مردم سبک روح را گویند، یعنی شخصی که مطیع و فرمان بردار و گشاده رو باشد و ترش رو و مقبوض نباشد و ملاقاتش زود دست دهد. (برهان) (آنندراج). آنکه ملاقات او زود دست دهد و آنکه دیرنشین نبود. (شرفنامه) : ای درّ گرانبهاتر از روح چون روح سبک لقات جویم. خاقانی
مردم سبک روح را گویند، یعنی شخصی که مطیع و فرمان بردار و گشاده رو باشد و ترش رو و مقبوض نباشد و ملاقاتش زود دست دهد. (برهان) (آنندراج). آنکه ملاقات او زود دست دهد و آنکه دیرنشین نبود. (شرفنامه) : ای درّ گرانبهاتر از روح چون روح سبک لقات جویم. خاقانی
چیزی که یک تا بیشتر نداشته باشد. ضد دولا و مضاعف. (از ناظم الاطباء) ، که آسترندارد. یک تو. بی آستر. (یادداشت مؤلف) : مرغ بریان پیچ در نان تنک کآن بدان از جامۀ یک لا خوش است. بسحاق اطعمه. قد صوف سبز سرتاپا خوش است وآن بز کتان به بر یک لا خوش است. نظام قاری (دیوان ص 43). ، نازک. پرپری، کم دوام. بی دوام
چیزی که یک تا بیشتر نداشته باشد. ضد دولا و مضاعف. (از ناظم الاطباء) ، که آسترندارد. یک تو. بی آستر. (یادداشت مؤلف) : مرغ بریان پیچ در نان تنک کآن بدان از جامۀ یک لا خوش است. بسحاق اطعمه. قد صوف سبز سرتاپا خوش است وآن بز کتان به بر یک لا خوش است. نظام قاری (دیوان ص 43). ، نازک. پرپری، کم دوام. بی دوام